آکورد آهنگ بلاچاو از سارن
یه نفر از دور داره میخونه آسمون وحشت ما سفره ی طاعونه شرم از این کابوس شرم از این افسوس شرم از این رنج بیهوده پرده آخر زندگی از سر، روی تلی از خاکستر از گلوی تو تا صدای ما، بلا چاو بلا چاو بلا چاو چاو چاو میپریم از
یه نفر از دور داره میخونه آسمون وحشت ما سفره ی طاعونه شرم از این کابوس شرم از این افسوس شرم از این رنج بیهوده پرده آخر زندگی از سر، روی تلی از خاکستر از گلوی تو تا صدای ما، بلا چاو بلا چاو بلا چاو چاو چاو میپریم از
به جای من یه قاصدک یه روز میاد توو خونتون توقدرشو بدون بعد من اگه نبود کسی به یاد من تو شعرمو بخون به جای من شاید یکی بیاد که می فهمتت که می بره فکرمو از سرت بعد من شاید یکی بیاد که می شناستت که بیشتر از من
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق چو مردید همه روح پذیرید بمیرید بمیرید وزین مرگ مترسید کز این خاک برآیید سماوات بگیرید بمیرید بمیرید وزین نفس ببرید که این نفس چو بند است و شما همچو اسیرید یکی تیشه بگیرید پیِ حفره ی زندان چو زندان بشکستید
تا گرم آغوشت شدم چه زود فراموشت شدم تقصیر تو نبود خودم باری روی دوشت شدم کاشکی دلت بهم میگفت نقشه قلبمو داره هر کی زد و رفت و شکست یه روز یه جا کم میاره یه روز یه جا کم میاره موندن و سوختن و ساختن همه یادگار عشقه
روزها قاتلمن غیر از جمعه که خونریزتره حالو روزم جمعه ها از خودِ جمعه غم انگیزتره کوچ کردی از من قهر کردی حتما یه زمستون سردم بگو برمیگردم شبها بیدارم همه شبهایی که بی تو مردم همه زخمایی که همه عمرم از فراقت خوردم همه رو پس میگیرم نه شوخی
دلی رو زیر پا گذاشتی که قبل تو شکستگی داشت حال منه عاشق به کی بجز تو بستگی داشت تهش واسه منو تو چی داشت یه گوشه از تموم دنیا تو قلب تو برای من بود کفره ولی میگم چشای تو خدای من بود شروعت انتهای من بود عشقم این
از این بالا نگاه کردم زمین منو صدا میزد یکی میگفت بپر پایین یکی تو قلبم جا میزد وقت تموم کردن کار شهامت دل بریدن خط کشیدن دور همه به حس پرواز رسیدن حالا باید چیکار کنم خاطره ها رو خط میزدم کاری که اینجا ندارم گذشتنو خوب بلدم برای
ای پرنده مهاجر سفرت سلامت اما به کجا میری عزیزم قفسه تمومه دنیا روی شاخه های دوری چه خوشی داره صبوری وقتی خورشیدی نباشه تو همیشه سوتو کوری میگذره روزای عمرت توی جاده های خلوت تا بخوای برگردی خونه گم میشی تو باغ غربت واسه ما فرقی نداره هرجا باشیم
ميون آتيش بازي چشماي تو قدم زدم شايد كه باورت بشه معني عشق و بلدم- – – – نگاه تب دارمو تو چشمهاي تو جا ميذارم به خاطر ديدن تو پنجره رو وا ميذارم – – يه معني تازه ميدي ، به شعر دل سپردگي با تو چه سبز و
چه شبا پنجره رو بستم تا عطرِ یادت نره از خونه یِ من چه شبا که یادِ تو بارون شد تا سرازیر شه از گونه یِ من چه شبا که با خودم جنگیدم بلکه سرنوشتمو عوض کنم عشق با من متولد شده بود نمیشد سرشتمو عوض کنم کاش مِهرت به
کلاف سر در گم زندگیمو میشکا[G#]فم به عشق تو اونو دوباره از نو می بافم حتی اگه این خونه زندون بشه میخندم زندگیم از دست تو داغون بشه میخندم میگذره این دلخوریا می گذره عمر تو و من به خدا می گذره میگذره این دلخوریا می گذره عمر تو و
دیگر این ابر بهاری ، جان باریدن ندارد این گل خشکیده دیگر ، ارزش چیدن ندارد این همه دیوانگی را ، با که گویم با که گویم آبروی رفته ام را ، در کجا باید بجویم پیش چشمم چون به نرمی ، میخرامی میخرامی در درونم مینشیند ، شوکران تلخ
چي بگم كه خيلي تنهام ميدوني ياري ندارم چي بگم كه غير غصه ديگه دلداري ندارم ديگه دلداري ندارم هيچ كسي پا نمي ذاره به سر و چهي خيالم هيچ كسي نداد جواب اين سوال بي جوابم اين سوال بي جوابم اين سوال بي جوابم اين سوال بي جوابم هر
بي تو تو اين شبهاي بد گريم ديگه در نمي ياد حرف غم انگيز دلم جز تو كسي رو نمي خواد از چي بگم تا دل من لحظه اي آروم بگيره ديو سياه غصه هام توي كدوم شب مي ميره از چي بگم وقتي دلم از دل تو دور ميمونــــه
مَن جاده رو برَات صاف میکنم هَرچی سَرابه رو پُر آب میکنم بیا بریم مَن از رو مین و بُمب و شِنزار میدووم جای کمَرت شَلاق میخورم بیا بریم بَعد ما بارون میباره عَطر آزادی پُر میشه این خونه از رَقص و گل و شادی ما بریم تو سینه ها
برای توی کوچه رقصیدن برای ترسیدن به وقت بوسیدن برای خواهرم خواهرت خواهرامون برای تغییر مغزها که پوسیدن برای شرمندگی برای بی پولی برای حسرت یک زندگی معمولی برای کودک زباله گرد و آرزوهاش برای این اقتصاد دستوری برای این هوای آلوده برای ولیعصر و درختای فرسوده برای پیروز و
جهان فاسد مردم را ، بریز دور و در این دوری به عطر نافه یِ خود خو کن کمین بگیر جهانت را ، سپس شکارچیانت را به تیرِ معجزه آهو کن مفصلاند زمستانها ، و برف نسخهی خوبی نیست برای سرفه ی گلدان ها ، گلی نمانده خودت گُل باش
ای قومِ به حج رفته کجایید ، کجایید معشوق همینجاست بیایید ، بیایید معشوقِ تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سرگشته شما در چه هوایید گَر صورتِ بی صورتِ معشوق ببینید هم خواجه و هم خانه و هم کعبه شمایید ده بار از آن راه بدان خانه برفتید
چه حکمتی ست در این مردن در عاشقانه ترین مردن و مغز را به فضا بردن و گریه را به خلا بردن ببر به نام خداوندت که لطفِ خنجرِ ابراهیم به تیز بودنِ احکام است نبخش مرتکبانت را تو حکمِ واجب الاجرایی و عشق جوخه ی اعدام است به دستِ
بازآمدم بازآمدم ، از پیشِ آن یار آمدم در من نگر در من نگر ، بهرِ تو غمخوار آمدم شاد آمدم شاد آمدم ، از جمله آزاد آمدم چندین هزاران سال شد ، تا من به گفتار آمدم آنجا روم آنجا روم ، بالا بُدَم بالا روم بازم رهان بازم
دلت تهرون ، چشات شیراز ، لبت ساوه ، هوات بندر بمم هرشب ، تنم تبریز ، سرم ساری ، چشام قمسر دلم دلتنگِ تنگستان ، رو دوشم دردِ خوزستان غرورم ایلِ قشقایی ، تو رگهام خونِ کردستان تو خونم جنگِ تحمیلی ، تو خونت ملکِ اجدادی خرابم مثل خرمشهر
خودم میدونم واسه استفاده بودم که تموم میشه برات تاریخ انقضام یه روز من میدونستم وقتی راه بیوفته کارت من با قلبم تو ته زباله دونم یه وقت نکنی کورم اگه تو چشم دروغ میگفتیو نمی آوردمش به روت من امید داشتم به تن سنگ سرد تو فکر میکردم یهآدمه
من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی عهد نابستن از آن به ، که ببندی و نپاییدوستان عیب کنندم که چرا دل به تو دادمباید اول به تو گفتن که چنین خوب چرایی روز صحرا و سماع است ، و لبِ جوی و تماشا در همه شهر
Tell me something, girl Are you happy in this modern world Or do you need more Is there something else you’re searching for- I’m falling – In all the good times I find myself Longing, for change And in the bad times I fear myself ——————- Tell me something, boy
دیوونه کیه عاقل کیه جونور کامل کیه واسطه نیار به عزتت خمارم حوصله ی هیچ کسی رو ندارم کفر نمیگم سوال دارم یک تریلی محال دارم تازه داره حالیم میشه چیکارم میچرخمو میچرخونم سیارم تازه دیدم حرف حسابت منم طلای نابت منم تازه دیدم که دل دارم بستمش راه دیدم
همه صیدها بکَردی هله میر بارِ دیگر سگِ خویش را رها کن که کند شکارِ دیگر همه غوطه ها بخــــوردی همه کارها بکَردی منشین ز پای یک دَم که بماند کار دیگر (خنک آن قماربازی که بباخت آنچه بودش بنماند هیچش الا هوسِ قمارِ دیگر ) ۲ تو به مرگ
کاپو در فرت 1 I found a love for me Darling, just dive right in, and follow my lead Well, I found a girl beautiful and sweet I never knew you were the someone waiting for me Cause we were just kids when we fell in love Not knowing what
من یه گلدونِ پر از گل بودم وزشِ چشمِ تو پاییزم کرد عشقِ من ، عشقِ به دست آوردنت با همه دنیا گلاویزم کرد مردم از تشنگی اما لبِ تو یه عطش به خنده دعوتم نکرد بین این اومده ها و رفته ها هیچکس مثل تو اذیتم نکرد (سرِ این
چشماتو باز کردی دنیام زیرو رو شد چشما تو بستیو باز تاریکیام شروع شد موهات کهکشونات چشمات ستاره هاتن منظومه های شمسی جفت گوشواره هاتن کی بینِ مهربونا مثل تو مهربونه نامهربونی با تو بد نیست بدشگونه با من بمون … با من بمون با من بمون … با من
تا تو را دیدم و آنی، دلم را به دلت باختم چراهایی که با نگاهت؛ در سرم ساختم من کویری خشک و سوزان تو باران شدی در قلبم و جان دادی خوشحالم ای پری رو! مرا در خانه قلبت جا دادی شاپرک جان! جان به قربانت کنم ای خوبِ خوبان