Bmجهان فاسد مردم را ، Em6بریز دور و در این دوری
به عطرEm نافه یِ خود خو کن
Aکمین بگیر جهانت را ، Dسپس شکارچیانت را
به F#sus4تیرِ معجزهF# آهو کن
Bmمفصلاند زمستانها ، وEm6 برف نسخهی خوبی نیست
Emبرای سرفه ی گلدان ها ، Aگلی نمانده خودت گُل باش
Dتو را بکار و شکوفا شو ، توF#sus4 را بچین و F#تو را بو کن
Bmدلم دف است نیستانا ، نگاهِEm6 صوفی ناخوانا
Emجهان پریشی مولانا ، Aدهان پریشیِ مولانا
Dتو خانقاه منی با من ،F#sus4 بچرخ و یا حقF# و یاهو کن
Bmشب است یک تنه زیبا شو ، و Em6چند ماه شکیبا شو
Emسپس مرا متولد کن ، Aبتاب رویِ شبم دریا
Dو جوجه اردک زشتم را ، به زیرF#sus4 بال و F#پرت قو کن
Bmکسی نمیشنود ما را ، اگر Em6که رویِ سخن داری
وEm درد حرف زدن داری ، اگرA دهانِ خودت هستی
Dاگر زبان خودت هستی ، به F#sus4گوش هایِ F#خودت رو کن
Bmدو تا بریده یِ از شانه ، دو Em6تا خجول دو دیوانه
Emمنم دو دست که میخواهم ، Aبغل بگیرمت ای جنگل
Dتفقدی نظری چیزی ، به این دوF#sus4 ساقه F#یِ کم رو کن
Bmمسم که پخش و پلا هستم ، Em6دچار درد و بلا هستم
تو Emعادلی که طلا هستی ، به Aکیمیای مساواتت
توD را بدل به خودت اما F#sus4، مرا بدل بهF# ترازو کن
توBm را ببوس که لب هایت ،Em6هنوز طعمِ عسل دارد
تو Emرا بخواه که آغوشت ،Aهنوز میلِ بغل دارد
توD را بکار و شکوفا شو ، توF#sus4 را بچین وF# تو را بو Bmکن