آکورد آهنگ بارون عشق از آسمون چشمات میباره از سامان جلیلی
بارون عشق از آسمون چشمات میباره میباره خزون فصلام پیش تو بهاره بهاره بهاره سبد سبد گل میچینم با خندت ستاره ستاره این قلب عاشق که زدن نداره نداره نداره
بارون عشق از آسمون چشمات میباره میباره خزون فصلام پیش تو بهاره بهاره بهاره سبد سبد گل میچینم با خندت ستاره ستاره این قلب عاشق که زدن نداره نداره نداره
تو رفتی ولی فکر تو تو سر من موند همیشه نبودت من و قلبمو ترسوند نگو که جداشیم که من خسته ترینم پریشون شده بودم تا وقتی تورو دیدم من
میون آغوشت امشب میخوام گم شم صدام کنی تا من غرق توهم شم میسوزم از عشقت آتیش تو سینم از هر طرف میرم چشماتو میــبینم به من حق بده عاشق
بدتو نمیشه گفت بذار بزنن حرفای مفت حسودی میکنن نمیخوان ببین دل من و تو شه جفت کار یواشکی ممنوع و غرای الکی ممنوع کلافه میشم و آرومم میکنی واسه
بعد یه عمری سرسری تورو چشم من دید زیر چشمی خندید خب دل مام لرزید نمیدونم واسه این دل پر توقعمه یا توهمه ولی حسم عجیبه و پام رو پام
دلربایی آره چشات گیرایی داره جذاب و بد اخلاق چقدر میخوامت خودم هواتو دارم من به تو گیره کارم وقتی میخنده چشات با تو خوبه حالم عصبی نشو آروم قدم
مگه عقلمو داده باشم از دست بخوام فکر کنم از تو بهترم هست واسه خستگیام شدی یه مرهم واسه آرزوهام شدی یه همدست واسه آرزوهام شدی یه همدست با یه
اومدي که عشقو با تو بشناسم دنياي شور و نشاطو بشناسم اومدي که زيره سايه تو من چشمه آب حياتو بشناسم چشمه آب حياتو بشناسم تو خوبي تو ماهي فدات بشم
چه دلبرانه میشود با اسمت آغاز میشود جان به ترانه میدهد این دل به عشق تو عاشقانه میدهد دیوونه و زیبا تویی ساحال منم دریا تویی من پای تو جان
دنیا بعد عشقت با من مهربون شد هرچی که میخواستم دیدی که همون شد قلبم قلب خستم مونده روی دستم من خاکم تو گنجی ای جان تو رنگین کمونی میترسم
یواش یواش غیر عادی نفسم میره برات چه کارای که بلد بوده چشات حتی آینه خیره میشه تو نگات یواش یواش دلتو بزن به دریا و بیا تو نباشی دل
توبه کردم که دلت را به دلم راه ندهم ای دل دیوانه عاشق بی خانه توبه کردم کسی محرم قلبم نشود ای دل دیوانه عاشق بی خانه توبه کردم که
چشمای من میل به گریه داره میخواد بباره دل نمیدونی که چه حالی داره چه حالی داره غصه به جز گریه دوا نداره خدا نداره هر چی تو دنیا غمه
کندن از عشقت کار من نیست بازم توی دل من دیوونه یه عشقه که بهش مینازم تو دلت چی داری شب و روز که من حیرونشم حس تو که باشه
یه معشوقه میخواستم ـــــ واسه ی خونه ی قلبم #که دنیام رو بسازه توی ویرونه ی قلبم یه معشوقه میخواستم ـــــ که از یاس تو باغچه #واسم آئینه بسازه
این یه جاده بدون مقصده من به جایی نرسیدم از عشق جز خودم که بی قرار خودمم کی میدونه چی کشیدم از عشق دل من یه عمره که زخمی اعتمادتم
نم بارون یواش زده تو کوچه نباش نکنه سرما بخوری با من میخوای چه کنی بلدی دیوونه کنی بگو ببینم چطوری دست تو دست راه بریم تا خود ماه بریم
از بس که گلی و بی نظیر خب به چشمم اومدی حق بده عاشقت بشم وقتی با من قدم زدی مث بارون نم نم اومدی به قلب تشنه ام زدی
به هم ریخت چشات شهر و حسابی با هر حساب کتابی تو آتیش رو آبی خوب این بار دیگه دست نگه دار منو کردی گرفتار تو که کشتیمون ای وای
یکی اینجاست که قلبش مال بندس- یه نمه شیطون و غد و یه دندس- یکی اینجاست نمک داره نگاهش من براش میخونم و اون میزنه دست کلی حرف تو سرمه
یهو نذاری بری بگی بست بود تو که قلق ما دستت بود دوست داری عاشقت شم ولی من نمیشم زود بذار یکم حالا همو بشناسیم یه حرفی وسط بندازیم بعد
شاه دوماد عروس اومد اسب سمندته بتاز شاه دوماد عروس اومد اسب سمندته بتاز بس که خوشگله عروس به آسمون می کنه ناز سرنا و دهل ببین با چه نشاط
بمیرید بمیرید در این عشق بمیرید در این عشق چو مردید همه روح پذیرید بمیرید بمیرید وزین مرگ مترسید کز این خاک برآیید سماوات بگیرید بمیرید بمیرید وزین نفس ببرید
کلاف سر در گم زندگیمو میشکا[G#]فم به عشق تو اونو دوباره از نو می بافم حتی اگه این خونه زندون بشه میخندم زندگیم از دست تو داغون بشه میخندم میگذره
ای قومِ به حج رفته کجایید ، کجایید معشوق همینجاست بیایید ، بیایید معشوقِ تو همسایه و دیوار به دیوار در بادیه سرگشته شما در چه هوایید گَر صورتِ بی
بازآمدم بازآمدم ، از پیشِ آن یار آمدم در من نگر در من نگر ، بهرِ تو غمخوار آمدم شاد آمدم شاد آمدم ، از جمله آزاد آمدم چندین هزاران
تا تو را دیدم و آنی، دلم را به دلت باختم چراهایی که با نگاهت؛ در سرم ساختم من کویری خشک و سوزان تو باران شدی در قلبم و جان
رفت که بره این دفعه فرق میکرد با هر دفعه گره عشقِ دلی که ما نشستیم پاش خیلی حرفه بره کاشکی بشه یکی واسه ی ما هم از خوشیش دست
ــــــــــــــــــــ یهو میذاره میره میزنه به سرش منو تنها میذاره ولی میمونه غمش شبو بی خوابیِ من تنهام با یه نورِ شمع هربار صدات زدم دورتر شدی ازم دل بریدی
چه زیبای بالا بلندی چه جذابی وقتی میخندی چه جذابه این مهربونی چقدر خوبه که هم زبونی چه خاصیت بی نظیری داری یه دنیا عشوه تو سر به زیریت داری