آکورد آهنگ خالی از سینا پارسیان
شهر از تو خالی و من از تو پرتر از قبل دلتنگتم اما یه نمه دلخورتر از قبل تو سفره ی قلب من هنوز یه لقمه نون هست نون هست تو این سفره ولی آجرتر از قبل دیوار کشیدم دور لحظه های بی تو میگیره دل آدم تو این هوای
شهر از تو خالی و من از تو پرتر از قبل دلتنگتم اما یه نمه دلخورتر از قبل تو سفره ی قلب من هنوز یه لقمه نون هست نون هست تو این سفره ولی آجرتر از قبل دیوار کشیدم دور لحظه های بی تو میگیره دل آدم تو این هوای
ساده تر از من نبودو زده زیره هرچی بودو رفتنو بهونه می کرد ولی مثل من نبودو که بمونه بام بسازه نزاره دلم ببازه نموند تا دلم بتونه به بودن اون بنازه به بودن اون بنازه من همه دارو ندارم دلم این عشقه انقده خوبی که حتی نبودتم عشقه زیرو
میشه یه ستاره باشم تو شب موی بلندت یه نظر مارو ببینه چشمای مشکل پسندت یه جوری قشنگه چشمات که امونمو بریده بزنم به تخته انگار خدا نقاشی کشیده مثل یه آهنگ قشنگ قلبمو آوردی به چنگ مال تو شد دل دیوونه شیشه ی عطر تن تو بو میکنم پیرهنتو عشق
یادته یکمی قبل تر به قبلا که قلبمو واسه تو دادم رفت یادته یکمی قبل تر میگفتم باهام حرف بزن حرفات دوای دردن دیگه نمیشونم حرفاتو نمیگیرم دستاتو هرکاری واست کردم نیومد به چشمات خب نمیشونم حرفاتو نمیگیرم دستاتو هرکاری واست کردم نیومد به چشمات خب کی مث من میشه
بشین یه گوشه به حالم فکر کن هی شل کن سفت کن ببین که گذشته آب از سرمون حیف من حیف تو ما که گذاشتیم وسط زندگیمونو نصف من نصف تو نذار بمونم اینجا انقدر دلتنگ تو هرجا بری تورو حس میکنم پیش منی دیر اومدی ولی زود تو دلم
تو نبودی زندگی قصه ی جذابی نبود آسمونِ دلِ دیوونه ی من آبی نبود تو نبودی لبِ من خنده رو باور نمیکرد گفتنِ عاشقتم حالمو بهتر نمیکرد تو نبودی دلِ من دیگه پَر نمیزد واسه عطری که مونده رو تنم دیوونتم نفسم تویی نه نمیوفته این عادتِ بد از سرم
بیراه نمیگه اونکه میگه آدم بدون عشق مرده اونکه دلش نلرزیده از دنیا یه عالمه رو دست خورده بیراه نمیگه اونکه میگه زمین بدون عشق هیچه یه کره سخت و سنگیه که دور خودش شب و روزا هی میپیچه چه حالیه باهات بارون چه حالیه باهات ساحل چه حالیه وقتی
یک بیاد بگه بهش اینقد نده دیگه کشش خسته شدم اینجوری نمیشه تکلیفمون روشن بشه با اینکه دلم ازش پره چند روزی خیلی اذیت شده ولی نمیتونم ببینم جایی میری میاد کلی آدم دورت ( یار دلمه باب دلمه تو بده راه به دلم من چیو بگم به این ساده
نمیتونه کسی مثل تو شه بریزه بهم منو مال خودمی بده بره دیگه خیال رفتنو آخه عشقم تو با این دل، دلبریا کردی دیدی چیکار کردی؟ دردونه ی خوشگل تو که باشی خوش میگذره؛ آخه دلمو میبری یه سره بابا منه بیچاره رو عاشقم نکن ته این راه درده سره؛
چشاتو که روم میبندی انگاری که ماه تو شبام نیست انقد که تو دلم خونه به خدا تو رگارم نیست به تویی که خوب میدونی همه جون منی این خواهش آخرمه ، کاشکی نری اینا میخوان از چشمام تورو بندازنت نمیدونن چشامی نمیدونن تو باشی نباشی بازم ، توی دلم
یه روز خوبی دو روز بد دل از دست تو دق کرد برو هر جا دلت خواست ولی نرفته برگرد اون چشمای قشنگت چرا انقد دنبال جنگه خدا نکنه یه روزی از عشقت یه ذره کم شه دلم میخواد بارون بیاد دستم تو دستات بگم عشقم بگی جونم بگردم دور
لخته لخته لخته خون میچکه از جون و تنم شعله شعله شعله ور شد همه جای بدنم بس که پامال ستم شد دل وامونده ی من مث بازوی تک خورده کبوده کفنم آخ چرا دل به جگر گوشه ی مردم بستم آخ چرا دل به جگر گوشه ی مردم دادم
من نشد با تو بمونم چه حیف که نشد سر تو باشه رو شونم چه حیف روی بوم از تو نقاشی کشیدم آخرش همه رنگارو پاشیدم روی بوم چه حیف 2( دیگه دستاتو ندارم ندارم چهحیف که خاموش میشه ستارم ستارم ستارم چه حیف کدوم عکسای دوتاییمونو رو طاقچه بذارم
هر چی گفتم بهت نرو نمیرسید بهت صدام تا کی بگردم تورو لایه بغض و گریه هام یاد تو میندازه منو هوای خیس این شهر لالایی میخونه بارون برام آروم نمیشم ( اون که با خود خواهیاش این عشقو باطل کرد بهم بگو تو بودی یا من اون که پامونو
موندگارت میکنه اون مهربونیا بی منت همش پیش دلم من چیکار دارم گذشتمون چیه تو با منی پس عاشقت میشه دلم از الان دارم به این فکر میکنم که با تو دوتایی توی یه خونم حال خوبی که کنارت دارمو با چی عوض کنم مگه دیوونم بیا پر کن
من واسه چشمای توئه اینقدر تنهام اونقدر زیبایی که یادم میره حرفام یه جوری میخوامت تمومِ زندگیم شی من زندگیمو واسه چشمای تو میخوام تو اومدی تا تو جهان احساس باشه تا یک نفر اینقدر نگاهش خاص باشه چند سالِ دیگه بگذره یکی بیاد که یه دنیای روی
ــــــــــ منی که کلِ عمرمو پیِ کسی نرفتمو پیِ کسی نیومدم پشتِ سرِ قطارِ تو مثل یه پستچیِ خیس فقط رکاب میزدم شبِ بلندِ بدرقه شبِ همیشه رو سیاه شبی عمیق مثل آه خودم سقوط کردمو رسوندمت رسوندمت ، رسوندمت به پرتگاه هزار سالِ دیگه هم غمت تمومِ باغچه
تو برام بخند فقط چقدر تو خوش آب و گلی من خوشم میاد ازت مثل خودم اهل دلی مث پروانه میشم میگردم هی دور سرت توی هر جاده بری خودم میشم هم سفرت چه رو به راهم با تو من تا ته دنیا با توام توی هر جمعی بودم بدتو
نگاه میکنم به حال و روز مملو از غمت نگاه میکنم به خنده های نا منظمت پناه میبری به شرم ساقه های نازکت همین که دست میکشم به ریشه های محکمت زمین پر از صدای حبس کردن و شکستنه زمین سنگ تشنه ی شکستن تو با منه قشنگ من رو
دریا دریا اومدم تنها تا که بشنوی تو دردو دلامو دریا دریا این حالمو دریاب جز تو کی میدونه من کجامو دریا دریا دریا من با تمومِ دردا آر زو میکنم کاشکی دوباره فردا عشقمو ببینم کنارِ موجا دریا دریا دریا من با تمومِ دردا آر
بین من و مردن تو یه دیواری حس بی تکراری اون حالی که یه عمر دنبالشم اینجا تو نگاهت داری تقصیر من نیست اینکه نمیشه تورو ندید و ازت برید و رفت جای دیگه تقصیر من نیست زیبایی تو منو برده به یه دنیای دیگه تقصیر من نیست اینکه خدا
پای تو گیرم من یه چند وقته که بعدِ رفتنت دریا نمیرم میترسم آخه بی هوا بارون بیاد دستِ کیو باید بگیرم هر شب تو رویا من تو رو میبینمت میگی کنارم خوبه حالت میخندی و باز من گلای صورتی میذارم عشقم روی شالت بزن بیرون از تنهایی برگرد کنارم
خونه رو رفتن تو ریخته بهم از تو یادگاری باقی مونده غم عکسای جا مونده از تو شاهدن گریه ارومم نکرد حتی یه کم کوچه کوچِتو تماشا میکنه پنجره بغضمو حاشا میکنه تو که نیستی دیگه کی به جز خودم درو رو خستگیام وا میکنه پیرهنم عطر تو یادش نمیره
سفرت سلامت ای یار تو برو خدانگهدار واسه ی تو روزای خوب واسه ی من غمِ دیدار تو برو خدا به همراهت، برسی به آرزوهات منم اینجا تک و تنها دلخوشم به یادِ چشمات آرزومه که نگاهت بشه روشن به ستاره بتابه ماه توو شب هات بتابه بازم دوباره هر
پا گرفتی توی قلبم کم نذاشتی تو رفاقت دلت از من که بگیره میارم گل در خونت خوبه عطرت یادگاری روی این تن جا بمونه منو این چشمای عاشق دیدنت عادتمونه من بمونم یا نمونم به خودت بستگی داره نرو جمعی رو بی من بگو عشقم نمیذاره امشب از خود
نشه سایت کم بشه قلبت ازم رد بشه چیکار کنم این دلو اگه برات تنگ بشه حرفاتم اخماتم نمیره خب از یادم دله دیگه تنگ میشه یهو خب منم دل دارم عشق تو تو دلمه جون منه نگیریش از من میمونم پای دلت ساده بهت میگم که قلبم واسه تو
مث یه خاطره وقتی که مرورم نکنی میمیرم مث یه قاصدکم مشتتو که وا کنی از دست میرم نمیدونم آخه بی معرفت من تو چی کم داشتی لااقل دوتا دونه خاطره ی خوب که ازم داشتی بگو چرا چی شد یه شب زدی زیر آرامشم یه جوری تو رفتی نذاشتی
خود عشقه که تو اینجایی و قلبم پره عشقه خود عشقه نفسی که نفسو میبره عشقه خود عشقه اینکه دلتنگتم اما نمیدونی خود عشقه اینکه میتونی بری اما میمونی بیا نزدیک نزدیک تر عشق من تاج سر عشق من از همه بهتر عشق من دوتا چشمات دنیامن عشق من رو
عین عیار آدمه شین شروع لحظه ی قاف قرار آدمه این سه حرف با هم میشن تفاوت ما با همه عشق تفاوت ما با همه پیاده تو بارون موهامون خیس دوتامون دوتامون از خدامون جون من جون من یه وقت از رفتن حرفی نزنی جون من نشه که بهم حرف
خانه ای ویرانم بدنی بی جانم لا مکانم بی تو روح سرگردانم یک خزان بی باران خلسه ای بی پایان دور خود میگردم بی سر و بی سامان سرنوشتم بی تو بی قراری باشد حمله ات بر قلبم انتحاری باشد تو چه کردی با من که طلسمم در تو خشت