آکورد آهنگ پوست شیر از ابی
قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر زندون تن و رها کن ای پرنده پر بگیر اون ور جنگل تن سبز پشت دشت سر به دامن اون ور روزای تاریک پشت این شبای روشن برای باور بودن جایی شاید باشه شاید برای لمس تن عشق کسی باید باشه باید
قلب تو قلب پرنده پوستت اما پوست شیر زندون تن و رها کن ای پرنده پر بگیر اون ور جنگل تن سبز پشت دشت سر به دامن اون ور روزای تاریک پشت این شبای روشن برای باور بودن جایی شاید باشه شاید برای لمس تن عشق کسی باید باشه باید
رفتنت مثل یه حادثه برام موندنیه … حالا آواز سفر کردن تو خوندنیه لحظه ها ، ثانیه ها طاقت موندن ندارن … می سوزونن اما خوب فکر سوزوندن ندارن یه روزی لحظه هامون رنگ بنفشه ها بودن … تو هوای خونمون عطر آلاله ها بودن تن من جسم تو یکی